هنر همپذیری و به همپیوستن همانگونه که توکویل نیز تصریح میکند، اساس بنای تمدن را تشکیل میدهد و تمدن جدید نیز بر مبنای همبستگی و پیوستگی انسانها در قالب دولت ملی یا «ملت ـ دولت» بنا شده است. بر این مبنا، توسعه در معنای مدرنیستی آن یکسانساز است و نظریة یک ملت ـ یک دولت یا دولت ملی به این معنا اشاره دارد که هر دولتی باید نمایانگر و یا برخاسته ملتی یکپارچه باشد. در عین حال در بسیاری از کشورهای پیرامونی همانند ایران که در آنها توسعه امری خود آگاه است و فرصت کمی برای آن وجود دارد، شاهد نوعی ناهمفازی و ناهمزمانی میان دو مقولة ملتسازی و دولتسازی هستیم به این معنا که شکلگیری دولت، برفرآیند ملتسازی تقدم پیدا کرده و پیش از آنکه ملتی شکل گرفته باشد، سیستمی دولتی به سیرهای عمدتاً برونزا در این جوامع استقرار یافته است.(1) نتیجه این تأخر زمانی چنانکه باریبوزان نیز به آن اشاره دارد، تشکیل دولت ـ ملت به جای ملت ـ دولت است.