استقلال‏ نسبی‏ دولت یا جامعه مدنی در ج.ا.ا.

نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی

نویسنده

پژوهشگر

چکیده

در متون راجع به توسعه در جهان سوم، توافقی اجماع گونه مبنی بر نقش عمده‏ای که دولت می‏ تواند در پیشبرد توسعه اقتصادی  ایفا کند، وجود دارد.حتی برخی از پژوهشگران توسعه چنین استدلال کرده‏اند که مداخله دولت در کشورهای درحال توسعه برای توسعه اقتصادی این کشورها امری ضروری است.با وجود خوش‏بینی های اولیه در مورد این‏که دولت می‏ تواند عامل توسعه اقتصادی در این کشورها باشد، دولت عمدتا در امر توسعه ناموفق عمل کرده است.به ‏عبارت دیگر، دولت در این کشورها نتوانست آن‏طور که انتظار می‏ رفت عاملی برای توسعه اقتصادی باشد و بلکه برعکس در بسیاری از این کشورها در حکم مانع اصلی توسعه عمل کرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Relative Independence of State or Civil Society In The I.R.IRAN.

نویسنده [English]

  • amirmohammad haji-yoseffi
چکیده [English]

The necessity of independence of state, is a significant matter in development discourse. However, we witness that third world states as Iran, which serve their material needs by such oil benefits-and because of this, have a considerable independence, are underdeveloped. Author with evidence to unsucceded experiences of states, led to this result that independence is not a necessery pre-condition for development.This article asserts that relative independence of state will be useful for Odevelopment, if only we have had a relative independence of Civil Society. In other words, we can hope to economic development in a state, when political freedom, political participation, and in general, political development simultaneous with other changes and political system be open to political participation. Ofcourse, such a situation in states revals not in ordinarily situation but at financial crisis. This means that, states because of their financial problems open their political system to political participation and it is some thing different by real political development.

 
(9) Hamza Alavi, "The State in Post-Colonial Societies: Pakistan and Bangladesh” New Left Review, 74, 1972.
(10) حمزه علوی، پیشین.
(11) اهمیت مقاله علوی به دو علت بود.یکی این‏که اولین مقاله در نوع خود به شمار می‏رفت که در این‏باره و با استفاده از چارچوب مارکسیستی به نگارش درمی‏آمد.دوم این‏که این مقاله موج عظیمی در زمینه مربوطه ایجاد کرد و عده زیادی را واداشت تا در این مورد دست به قلم ببرند.
(12) John, Saul, The State and Revolution in Eastern Africa, NewYorK, Monthly Review,1979.
(13) سائول، پیشین، ص 170.
(14) R.Jackson and C.Rosberg, "The Marginality of African States", in G.Carter and P.O'Meara (eds.), African Independence, Bloomington, Indiana University Press, 1985.
(15) جکسون و رزبرگ، پیشین.
(16) Goran Hyden, Beyond Ujamaa in Tanzania, Berkeley, University of California Press,1980, p.9.
(17) هایدن، پیشین، ص 33.
(18) H.Mahdavy, "The Patterns and Problems of Economic Development in Rentier States:The Case of Iran" in M.A.Cook (ed.), Studies in the Economic History of the Middle EastOxford, 1970.
(19) مهدوی، پیشین.
(20) در کتاب دولت رانتیر، در تعیین ملاک برای این عبارت که "قسمت عمده درآمد دولت باید از رانت باشد"، رقم %42درنظر گرفته شده است.به‏عبارت دیگر، هر کشوری که %42یا بیشتر از کل درآمدش از رانت خارجی باشد دولت رانتیر نامیده می‏شود.نگاه کنید به?
Beblawi & Luciani (eds), The Rentier State, London, Croom Helm, 1987.
(21) Hazem Beblawi, "The Rentier State in the Arab World" in Beblawi and Luciani (eds),The Rentier State, London, Croom Helm, 1987.
(22) امیرمحمد حاجی‏یوسفی، "رانت، دولت رانتیر و رانتیریسم: یک بررسی مفهومی"، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 126-125.
(23) T.Skocpol, "Bringing the State Back In", in Evans et al., Bringing the State Back In,Cambridge University Press, 1985.
(24) به همین دلیل برخی از محققان ترجیح می‏دهند از مفهوم "دولت تخصیصی" یا "دولت توزیعی" استفاده نمایند.نگاه کنید به،
- J.Delacroix, "The Distributive State in the World System", Studies in Comparative International Development, 15,3 (1980).
- G.Luciani, "Allocation Vs.Production States: A Theoretical Framework", in BeblawiandLuciani (eds), The Rentier State.
(25) G.Luciani, "Allocation Vs.Production States", p.69.
(26) Lisa Anderson, "The State in the Middle East and North Africa", Comparative Politics,20(1), October 1987.
(27) H.Beblawi, "The Rentier State in the Arab World".
(28) A.Najmabadi, "Depoliticization of a Rentier State: The Case of Pahlavi Iran" in Beblawiand Luciani (eds), The Rentier State.
(29) G.Luciani, "Allocation Vs.Production States".
(30) نگاه کنید به،
 - R.Graham, Iran: The Illusion of Power, New York, St.Martin's Press, 1979, p.152.
 نویسنده در مقاله‏ای جداگانه به بررسی ماهیت دولت در ایران پرداخته است.نگاه کنید به، امیرمحمد حاجی‏یوسفی، "دولت و توسعه اقتصادی در ایران قبل از انقلاب: یک چارچوب نظری"، در دست انتشار.
(31) H.Katouzian, The Political Economy of Modern Iran, New York, New York University Press 1981, p.21.
(32) F.Halliday, Iran: Dictatorship and Development, New York, Penguin Books, 1979, pp.29-30.
(33) E.Abrahamian, Iran Between Two Revolutions, Princeton University Press, 1982, pp.432-446.
(34) برای مثال نگاه کنید به،
 - F.Halliday, Iran: Dictatorship and Development.
(35) C.Issawi, "The Iranian Economy, 1925-1975: Fifty Years Development", in G.Lenezowski(ed.), Iran Under the Pahlavis, Stanford, Hoover Institution Press, 1978, p.131.
(36) مهدوی، پیشین، ص 432.
(37) ابراهیم رزاقی سیاستهای اقتصادی مبتنی بر دیدگاه اول را تحت عناوین بازسازی و تجهیز بنیه دفاعی کشور، بازسازی و نوسازی تولیدی و زیربنایی مراکز جمعیتی خسارت‏دیده از جنگ، رشد اقتصادی در جهت افزایش تولید سرانه، اشتغال مولد، کاهش وابستگی اقتصادی با تأکید بر خودکفایی، و مهار تورم ذکر کرده است.نگاه کنید به، رزاقی، "نقش دولت در توسعه اقتصادی ایران پس از جنگ"، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 70-69.
(38) نگاه کنید به فصلنامه مجلس و پژوهش، شماره 8،ص 31.
(39) نگاه کنید به، فرشاد مؤمنی، کالبدشکافی یک برنامه توسعه، تهران، مؤسسه تحقیقات اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس، 1374،صص.132 - 135،و هوشنگ امیراحمدی، "ارزیابی عملکرد برنامه اول و چالشهای برنامه دوم"، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 92-91.
(40) برای اطلاع از برنامه‏های تعدیل ساختاری برای نمونه نگاه کنید به، دیوید ووداورد، تعدیل اقتصادی، بحران بدهی و فقر در کشورهای درحال توسعه، ترجمه آزاد و محمدیان، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1375. و کمالی دهکردی، سیاستهای تعدیل اقتصادی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1372و رحیمی بروجردی، سیاستهای اقتصاد کلان و اصلاحات ساختاری، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1373.
(41) نگاه کنید به لوسیانی، "درآمد ثابت نفتی: بحران مالی دولت و گرایش به دموکراسی".
(42) هرچند براساس آمار موجود میزان کسری بودجه دولت ارقام بزرگی نیست، اما شاید با درنظر گرفتن بدهی بخش دولتی به نظام بانکی واقعیت بهتر روشن گردد.
(43) متأسفانه آمار مربوط به استقراض داخلی دولت در سالهای اخیر در دسترس نبود.