@article { author = {tiler, charls and sadeghy, masoud}, title = {Civil Society}, journal = {Strategic Studies Quarterly}, volume = {1}, number = {2}, pages = {145-158}, year = {1999}, publisher = {Research Institute of Strategic Studies (RISS)}, issn = {1735-0727}, eissn = {2980-910X}, doi = {}, abstract = {This article surveys conceptual changes of civil society at recent two decades in the eastern-europe. It emphasizes that stablishment of civil society is a necessary factor for any state which wants to have democracy. Ofcourse, this concept explains 1980 decade occurences, but it should not be forgotten that this concept has been in return influenced by these occurences. So, we witnesses variety of meaning for this notion.The second subject which have been reperesented in this article is the range of these meanings and definition of civil society as a layer between nation and state. At the ultimate it discusses about state, it's situation in society and its relation with civil society, which forms the most important section of this work.Author believes that law constraint of state implementation sphere and determining scope of individual free activities-whit respect to experiences of liberal and communist government-forms enteralcore of modern concept of civil society project.}, keywords = {}, title_fa = {ایجاد جامعه مدنی}, abstract_fa = {در سال های اخیر شاهد طرح مجدد و تازه مفهوم جامعه مدنی می ‏باشیم.غرض از این بازگشت، پردازش مفهومی است نظیر آن‏چه در تقابل با "دولت"، در آغاز سده نوزدهم پدید آمد.اما در واقع کسانی که آنرا مطرح ساختند در تلاش بودند به خصایصی از توسعه تمدن غرب تصریح کنند که وجودش به مدت ها قبل باز می ‏گشت.یکی از نخستین حوزه‏ تحولات  اطلاق این اصلاح احیا شده، نظام های حکومتی اروپای شرقی بود؛ از این‏ رو "جامعه مدنی" به آن‏چه که ایشان از آن محروم شده بودند و برای تحقق مجدد آن مبارزه می‏کردند تعریف شد:مؤلف در این مقاله با عنایت به طرح مجدد مفهوم جامعه مدنی در سال های اخیر، سعی دارد تا غرض از به ‏کارگیری آن را با استناد به روندهای جهانی و تحولات اروپای شرقی، بیان دارد.برای این منظور با تحلیل وقایع پنجاه سال اخیر در اتحاد جماهیر شوروی (پیشین( به برداشتی از جامعه مدنی اشاره می‏ کند که اغلب دموکراسی لیبرال غربی را شامل می‏ شود.مطابق نظر مؤلف علی‏ القاعده مهم‏ترین اصطلاحی که برای ایجاد جامعه مدنی در یک کشور باید باز تعریف گردد، واژه مهم دولت است.از این‏ روی بحث از دولت حداقل و حداکثر مطرح می‏ شود و این که، جامعه مدنی با دولت حداکثر همخوانی ندارد.البته مؤلف با دقت نظری که به عمل آورده، توانسته دو نوع مختلف از جامعه مدنی را در پرتو دولت حداقل از یکدیگر تمییز دهد: جامعه مدنی به معنای حداقل و جامعه مدنی به معنای قوی ‏تر.در مجموع مقاله حاضر با یاری جستن از همین دو معنا از جامعه مدنی است که توانسته ریشه‏ های تاریخی جامعه مدنی در غرب را ردیابی کرده و موفق به گردآوری اندیشه ‏های مختلف و بعضا متفاوت اندیشه‏ گران غربی-از قرون وسطی تا عصر حاضر-بر حول محور واحدی گردد.}, keywords_fa = {توسعه تمدن غرب. تحولات اروپای شرقی. دموکراسی لیبرال غربی . اندیشه های اندیشه گران غربی.جامعه مدنی در غرب}, url = {https://quarterly.risstudies.org/article_1359.html}, eprint = {https://quarterly.risstudies.org/article_1359_1b5e041d6c8faebb01349bf64a4c9c77.pdf} }