استدلال اصلی این مقاله این است که تنوع و تکثر معانی و دگرگونی مفاهیم، از ویژگیهای اصلی رشته روابط بینالملل است. در ابتدا با بررسی جایگاه مفاهیم در علم به طور کلی و علوم اجتماعی و روابط بینالملل به طور خاص، این استدلال مطرح میشود که نمیتوان مفاهیم را دالهایی فرازمانی و فرامکانی و فارغ از زمینهمندی دانست. بنابراین، انتظار میرود گستره معنایی مفاهیم به تبع زمینههای زمانی و مکانی خاص متحول باشد و همچنین در گفتمانها و پارادایمهای مختلف، مفاهیم به اشکال متفاوتی تعریف شوند. بر همین اساس، در دو بخش بعدی مقاله رابطه تحول مفاهیم در رشته روابط بینالملل با تحول در روابط بینالملل به عنوان حوزه کنش انسانی و نتیجه رویههای کنشگران بینالمللی، و سپس تأثیر تنوعات و تحولات نظری در تکثر معنایی و تحول مفهومی در این رشته بررسی میشود. سرانجام با نگاهی به مقالات این مجموعه برخی از مهمترین تحولات مفهومی در روابط بینالملل مورد اشاره قرار میگیرد.