در این مقاله تلاش بر آن است تا با بررسی چالشهای ناشی از عصر اطلاعات بر سازمانهای اطلاعاتی، چارچوب نظری جایگزینی برای مدیریت سازمانهای اطلاعاتی و نقشآفرینی آنها در امنیت ملی ارائه شود. نویسنده با نقد الگوی سنتی کارکرد سازمانهای اطلاعاتی که بر سه رکن «کشف اسرار»، «رابطه تولید کننده- مشتری میان اطلاعات و سیاست» و «گزارش اطلاعاتی» استوار است، استدلال میکند که تداوم الگوی سنتی در عصر اطلاعات و جهانیشدن، نمیتواند تأمینکننده انتظار کشورداران برای نقشآفرینی موثر سازمانهای اطلاعاتی در امنیت ملی باشد. با ارائه چارچوب نظری جایگزینی با عنوان «سلاح اطلاعات»، نویسنده بر آن است که واحدها و قضایای این نظریه درباره نقش و کارکرد سازمانهای اطلاعاتی، متناسب با عصر جهانیشدن هستند و از طریق تولید قدرت اطلاعاتی میتوانند رسالت اطلاعات برای تأمین امنیت ملی را محقق کنند. این نظریه بهجای آنکه اطلاعات را نهادی برای کشف اسرار بداند، آن را سلاحی برای جنگاوری پنهان معرفی میکند.