دانش آموخته علم سیاست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی. تهران. ایران.
چکیده
این مقاله به بررسی چهار دسته متغیر «جمعیتشناختی» (میزان جمعیت، درصد شهرنشینی، درصد بیکاری)، «سیاستگذاری» (حجم ذخایر و تولید نفتی، میزان تولید ناخالص داخلی، جایگاه کشور در شاخصهای توسعه انسانی)، «وضعیت خدمات اجتماعی» (متوسط سال ـ سن تحصیلات، سهم بهداشت از کل تولید ناخالص داخلی، میزان دسترسی به اینترنت) و «وضعیت اقتصادی» (آزادی اقتصادی) میپردازد و قصد دارد وضعیت این متغیرها در جمهوری اسلامی ایران را با دو منطقه حوزه تمدنی و فرهنگی نزدیک که شامل کشورهای آسیای مرکزی و آسیای جنوب غربی میشود، مقایسه نماید. یافته های این پژوهش با تکیه بر مستندات گزارشهای بینالمللی نشان میدهد نوع رویکرد به عدالت اجتماعی تأثیر بسزا و معناداری در تبیین کارآمدی یا ناکارآمدی نظام سیاسی در جمهوری اسلامی ایران دارد.