جامعة مدرن دچار تحول بنیادینی شده و از اسامی گوناگونی برای مشخصکردن این تحول، از قبیل دوران پستمدرن، عصر پستماتریالیسم و نظایر آن استفاده میشود. به زعم اولریش بک، جامعهشناس آلمانی، این تحول نه عبور از مدرنیته که تعمیق آن است. وی با وضع اصطلاح جامعة ریسک کوشیده است نشان دهد در جامعة مدرن متأخر با نوعی وفور ریسک و آگاهی وسیع مردم از آن مواجهیم. در این جامعه، خطرات و تهدیدات نه ناشی از حوادث طبیعی، بلکه مصنوع دست انساناند.تغییر و تحول در تهدیدات و ریسکها به معنی تغییر شکل سیاست نیز هست، زیرا یکی از اهداف مهم سیاست دفع تهدیدات است.