این واقعیت که نظریات در پیوند با قدرت، شأن متفاوتی مییابند که آنها را به استراتژی تبدیل میسازد؛ سبب میشود تا مقام «عمل» را با «نظر» متفاوت بدانیم. بر این اساس، نویسنده در نوشتار حاضر بعد استراتژیک نظریه امنیتی امام علیu را در پی تصدی زمام امور جامعه اسلامی به بحث و بررسی میگذارد. برای این منظور، چارچوبی تحلیلی مبتنی بر تفکیک ایده امنیت از سازمان امنیت را طراحی و عرضه داشته و بر مبنای آن «قدرتمحور شدن امنیت» و «سکولارشدن امنیت» را دو آفت جدی استراتژی امنیتی در جامعه اسلامی دانسته است. به همین خاطر است که استراتژی امنیتی دولت علوی در واکنش به این دو آفت نهادینهشده، معطوف به «قدرتزدایی از امنیت» و «شرعیسازی امنیت» میگردد تا از این طریق امنیت معنا و مقام در خور خود را بیابد.نویسنده در ادامه سلسله مقالات پیشین در حوزه نظریه اسلامی امنیت، در این نوشتار به ارایه شواهدی همت میگمارد که از عزم حضرت علیu برای تحدید قلمرو حضور قدرت در تعریف امنیت و آزادسازی ظرفیتهای شریعت برای ایجاد امنیت در جامعه اسلامی، حکایت دارند.