رویکرد هر نظریهپرداز به مسأله کارگزار – ساختار یا نحوه تعامل کارگزار – ساختار، یکی از عوامل کلیدی جهتدهنده به برداشت و تحلیل وی در مورد محیط اجتماعی تحت مطالعهاش میباشد. این مقوله، به طور اخص، در رشته روابط بینالملل و سیاست خارجی بسیار مورد توجه است. به طور کلی، در این رشته، سه رویکرد ساختارمحور، کارگزارمحور و ساختیابیگرا، قابل بازشناسی است. در حوزه نظریههای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز میتوان دو رویکرد کلی متمایل به کارگزارمحوری و ساختارمحوری را شناسایی کرد که اولی بر نقش تعیینکننده کارگزاری جمهوری اسلامی در جهتدهی به ساختارهای بینالمللی و دومی بر ضرورت سازگاری جمهوری اسلامی با الزامات ساختاری بینالمللی تأکید دارد. در حالی که گفتمان نظری حاکم بر سیاست خارجی ایران، در دهه 1360، غالباً کارگزارمحورانه بود، بعدها گفتمان متمایل به ساختارمحوری پررنگتر گردید
قنبرلو, عبداله. (1387). بررسی رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر مسأله کارگزار - ساختار. فصلنامه مطالعات راهبردی, 11(40), 349-377.
MLA
عبداله قنبرلو. "بررسی رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر مسأله کارگزار - ساختار". فصلنامه مطالعات راهبردی, 11, 40, 1387, 349-377.
HARVARD
قنبرلو, عبداله. (1387). 'بررسی رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر مسأله کارگزار - ساختار', فصلنامه مطالعات راهبردی, 11(40), pp. 349-377.
VANCOUVER
قنبرلو, عبداله. بررسی رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر مسأله کارگزار - ساختار. فصلنامه مطالعات راهبردی, 1387; 11(40): 349-377.