این مقاله در پی آن است تا اهمیت سرمایه اجتماعی در حکمرانی خوب و شکنندگی و آسیبپذیری آن در برابر رفتار و اقدامات دولت را برجسته کند. سرمایة اجتماعی سنگ بنای جامعة مرفه و دولت کارآمد است و در سایة حفظ، تقویت و انباشت این منبع ارزشمند است که جامعه میتواند از دستاوردهای توسعه و حکمرانی خوب بهرهمند شود. از اینرو، دولت نه فقط باید پیامدهای اقداماتش بر سرمایة اجتماعی را ارزیابی کند، بلکه لازم است همواره محیط اجتماعی اعتمادآوری را فراهم آورد که اعتمادپذیری، تمایل به حفظ قول و قرارها، تمایل به همکاری و همیاری و واردشدن در شبکههای اجتماعی را برای اعضای جامعه سودمند و معنادار سازد. نگارنده معتقد است که سرمایه اجتماعی با تعدیل یا از مطلوبیت انداختن نارساییهایی چون ناکارایی تخصیصی، کسادی سازمانی، مشکل کارگزاری و فساد در بخش عمومی و نیز تنش و تعارضهای احتمالی بین سیاستمداران و بوروکراتها، و در عین حال تقویت نظارت درونی، امکان عرضه کالای مدیریت عمومی بهتری را فراهم میکند. دولت از یک سو میتواند از طریق بهسازی فردی، اجتماعی و نهادی و نیز تدارک محیط اجتماعی اعتمادزا، زمینه تولید سرمایه اجتماعی را فراهم آورد و از سوی دیگر، با تضعیف منابع سازنده سرمایه اجتماعی به تخریب آن کمک کند.