است. شاید به همین دلیل است که برخی، نظریه روابط بینالملل را نظریه روابط بین دولتها نیز گفتهاند. آنچه در روابط بینالملل مورد بحث قرار میگیرد، طیف گستردهای از موضوعات مختلف از جمله سیاست خارجی دولتها در درون نظام بینالملل، سازمانهای بینالمللی، سازمانهای غیردولتی و شرکتهای چندملیتی، گسترش سلاحهای هستهای، مسائل زیستمحیطی، ناسیونالیسم، اقتصاد سیاسی بینالملل و مسائل مربوط به توسعه اقتصادی و حقوق بشر است که تمامی آنها به نوعی با دولت ارتباط پیدا میکنند.دولت اگر نه تنها بازیگر ولی به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم روابط بینالملل، نقش و جایگاه بسیار مهمی در نظریههای این رشته داشته و تغییر و تحولات قابل توجهی را پشت سرگذارده است. تمامی نظریههای روابط بینالملل نیز به این موضوع پرداخته و هر یک دیدگاه خاص خود را نسبت به ماهیت، حوزه، دامنه فعالیت و قدرت دولت ارائه میکنند.این مقاله با عنایت به مفروضات بنیادین هریک از نظریههای روابط بینالملل، مفهوم دولت و تحول آن در نظریههای مختلف این رشته را مورد بررسی قرار میدهد.