تناسب قوام مشروعیت با دوام قدرت، مفروضه بنیادین بقای دولتهای مدرن است و فرمانروایان دنیای امروز بیش از هر زمانی نیازمند اعتماد و اقبال فرمانبرانند. اهمیت این ملازمت در جمهوری اسلامی کمتر از سایر رژیمها نیست چرا که هنوز نقطه ثقل تغییر آن از درون به بیرون انتقال نیافته است. بنابراین مقاله حاضر در زمینهای راهبردی و به شیوهای گفتمانی بر آن است تا راوی فرآیند مشروعیتیابی در نظام جمهوری اسلامی باشد. بر این اساس تحول گفتمانی در مشروعیتیابی جمهوری اسلامی، سه گفتمان مشروعیتیاب اصلی را صورتبندی کرده است که عبارتند از «گفتمان جوهری»، «گفتمان ابزاری» و «گفتمان رویهای». روایت تحلیلی این نوشتار از سیر تحول این گفتمانها بر مفصلبندی معیارهایی چون میزان تکرار شوندگی، حدود چرخش گفتمانی، انتظام گزارهای و شیوههای طرد و کنارگذاری بنا شده و در مجموع راوی آن را به این فرضیه رهنمون ساخته است که وضعیت کنونی به منزله پایان مشروعیتیابی در نظام جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر جمهوری اسلامی ایران پس از استقرار مرحله مشروعیتیابی به دوره فرامشروعیتیابی پای گذارده است. مؤلفههای امکانساز گفتمانها در دوره جدید عبارتند از خصلت پیوندی، اولویت پاره گفتارها و تکرارپذیری گفتمانهای تفسیر شده. ناتوانی در درک این سطح از چرخش گفتمانی و انطباق با آن به بروز بحران و اختلال در کارکرد انطباقسازی دولت میانجامد.