پس از حاکمیت جریان خلافت و به ویژه پس از تبدیل آن به سلطنت، شاهد محرومیت مکتب تشیع از حکومت بودیم که در نتیجه آن، الگوی «حکومت اغتصابی» به مثابه گفتمان مسلط برای تحلیل شرایط و ارایه راهکار، مطرح شد. اگرچه تسلط این گفتمان به اقتضای شرایط سیاسی مدت مدیدی به طول انجامید، اما ظهور سلسلة صفویه، زمینه مناسبی را فراهم آورد تا گفتمانی تازه در حوزه اندیشه سیاسی تشیع ظهور کند که نگارنده از آن به «شرعیسازی قدرت سیاسی» یاد کرده است. این گفتمان مبتنی بر سه اصل میباشد که عبارتند از: اصل اول. جابهجایی در قدرت که دلالت بر تولید قدرت نرم و باز تولید آن در قالب سازمان فقه سیاسی شیعه دارد. اصل دوم. جابهجایی در روش که حاکی از گذار فقهای شیعه از آرمانگرایی صرف به آرمانگرایی متعهد است. اصل سوم. جابهجایی در سازمان فکری قدرت که دلالت بر حضور فقهای شیعه به جای فلاسفه سیاسی در تولید نظریه سیاسی موجد و حامی حکومت دارد. بر این اساس، نگارنده به چرایی و چگونگی توجه فقهای شیعه به قدرت سیاسی و حمایت از آن اشاره نموده و به مرور جایگاه امنیت در اندیشه سیاسی بزرگانی چون محقق کرکی، مقدساردبیلی، فیضکاشانی، محققسبزواری و علامه مجلسی میپردازد.
افتخاری, اصغر. (1383). شرعیسازی قدرت سیاسی؛
درآمدی بر جایگاه امنیت در اندیشه و عمل فقهای شیعه در عصر صفویه. فصلنامه مطالعات راهبردی, 7(24), 275-298.
MLA
اصغر افتخاری. "شرعیسازی قدرت سیاسی؛
درآمدی بر جایگاه امنیت در اندیشه و عمل فقهای شیعه در عصر صفویه". فصلنامه مطالعات راهبردی, 7, 24, 1383, 275-298.
HARVARD
افتخاری, اصغر. (1383). 'شرعیسازی قدرت سیاسی؛
درآمدی بر جایگاه امنیت در اندیشه و عمل فقهای شیعه در عصر صفویه', فصلنامه مطالعات راهبردی, 7(24), pp. 275-298.
VANCOUVER
افتخاری, اصغر. شرعیسازی قدرت سیاسی؛
درآمدی بر جایگاه امنیت در اندیشه و عمل فقهای شیعه در عصر صفویه. فصلنامه مطالعات راهبردی, 1383; 7(24): 275-298.