مفهوم «امنیت ملی»، اساساً مفهومی مدرن است که با تکوین دولت ملی معنا و مفهوم یافته است. «مطالعات امنیت ملی» نیز بحثی جدیدتر و مربوط به قرن بیستم است. در حالی که «امنیت» را باید مقولهای کهن و دیرینه دانست که با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی داشته و آدمی حتی زمانی که بر هیبت و هویت اجتماعی در نیامده بود؛ به امنیت به چشم آشنایی همیشه همراه مینگریست. اما با مرور زمان و با تحول در زندگی و هویت اجتماعی او مفهوم امنیت نیز دگرگون شد. براساس چنین مفروضاتی، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که مفهوم امنیت از ابتدای پیدایش تاکنون چه تحولاتی داشته و مؤلفهها و ویژگیهای آن در هر دورة تاریخی چه بوده است؟ این سؤال را براساس فرض رابطة استمرار یا عدم استمرار به دو روش تاریخی و گفتمانی میتوان پاسخ گفت. نگارنده با بهرهگیری تلفیقی از هر دو روش تاریخی و گفتمانی و با فرض تحولی تکاملی اما غیراستمراری، بر این باور است که مفهوم امنیت در سیر تاریخی خود چهار تحول گفتمانی را براساس چهار دورة خاص تاریخی طی کرده و در هر گفتمان، مؤلفهها و ویژگیهای خاصی را تجربه کرده که مسأله اساسی این نوشتار پرداختن به چنین سیر تحول تکاملی (تاریخی)، در عین توجه به مؤلفهها و ویژگیهای خاص (گفتمانی) هر دوره است.