نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
چکیده
در فرایند شکلگیری و قوام ماهیت روابط بینالملل، حوادث به خودی خود فاقد اهمیت وویژگیاند. آنچه حوادث را برجستگی میدهد، روند جایگزین شدن قالبهای فکری،چارچوبهای متحول شده و سیاستهای برخاسته از نظم در حال پاگیری با نگرشها، ساختارهاو عملکردهای برخاسته از نظم در حال زوال است. در این فرایند کشوری تعیین کننده ماهیت وجهتگیری نظم نوین است که دارای قدرت «به مفهوم کنترل بر تفکر و فعالیت دیگر افراد»باشد. داشتن قدرت این توانایی را ایجاد میکند که نتایج مورد نظر پدید آید. بازیگر در صحنهبینالمللی هنگامی به این مهم دست مییابد که «امکانات تکنولوژیک و نیروهای سیاسی بهگونهای وسیعتر با یکدیگر سازگار بشوند.» سازگاری فناوری و سیاست به مفهوم همسانیجهتگیریهای ارزشی این دو است و بیتردید در سیستم بینالمللی کشوری به موقعیت برتردست خواهد یافت که این همسانی بر اساس ارزشها و معیارهای آن باشد. این شرایط زمینههایلازم را برای دستیابی به یک مجموعه از اهداف مشترک فراهم میکند. این بدان معنا است که باتغییر در محیط بینالملل، سیاستها نیز تغییر میکند تا تامین منافع با توجه به واقعیات جدید انجامپذیرد، واقعیاتی که متاثر از شرایط بینالملل هستند و در آن «برتری دولت به عنوان سیاستگذار تاآینده قابل پیشبینی تداوم خواهد داشت.» این واقعیات جدید چیزی نیستند جز تثبیت وتقویت چارچوبهای حاکم بر روابط بینالملل در دهه گذشته، که امروز توجیه ایدئولوژیکیافتهاند.
کلیدواژهها
موضوعات