جایگاه‌ امنیت‌ در استراتژی‌ ملی

نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی

نویسنده

پژوهشگر

چکیده

هدف‌ از این‌ مقاله‌ بررسی‌ جایگاه‌ مفهوم‌ امنیت‌ و مباحث‌ امنیتی‌ در استراتژی‌ ملی‌ است‌. برخی‌ رویکردها  مباحث‌  استراتژی‌ را همان‌ مطالعات‌  امنیتی‌ می‌دانند و عملاً تفاوتی‌  میان‌ این‌ دو مفهوم‌ قایل‌ نیستند. این‌ مقاله‌ تلاش‌ می‌کند تا ادعای‌ فوق‌ را به‌ نقد  گذاشته‌ و نقاط‌ ضعف‌ آن‌ را نشان‌ دهد.به‌ نظر می‌رسد که‌  گستره‌ مفهومی‌ استراتژی‌ وسیع‌ تر از مفهوم‌ امنیت‌ و مطالعات‌  امنیتی‌ باشد.همچنین‌ به‌ نظر می‌رسد  که‌ امنیتی‌ دیدن‌ فضای‌  استراتژی‌ ملی‌ در کشور، چه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ عقیده‌ و چه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ انتخاب‌ سیاسی‌، بیش‌ از آنکه‌ به‌ نفع‌ امنیت‌ ملی‌ باشد، مستهلک‌ کننده‌ آن‌ است‌.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

جایگاه‌ امنیت‌ در استراتژی‌ ملی

نویسنده [English]

  • amir hossein ali naghi
  1. 1. طلاس‌، مصطفی‌، الاستراتیجیه‌ السیاسیه‌ العسکریه‌، جلد اول‌، دمشق‌، طلاس‌ للدراسات‌ الترجمه‌ والنشر، 1991.
    ص‌ 383.

    2.The Colombia Encyclopedia. 6th Ed, 2001. www/bartleby. com/65.

    1. سنجابی‌، علیرضا، استراتژی‌ و قدرت‌ نظامی‌، تهران‌، پاژنگ‌، 1375، ص‌ 14.
    2. طلاس‌، مصطفی‌، پیشین‌، ص‌ 383.
    3. بوفر، آندره‌، مقدمه‌ای‌ بر استراتژی‌، ترجمه‌ مسعود کشاورز، چاپ‌ اول‌، تهران‌، دفتر مطالعات‌ سیاسی‌و بین‌المللی‌،
      1366، ص‌ 30.
    4. همان‌، ص‌ 32.
    5. رک‌؛ علیرضا، سنجابی‌، پیشین‌، ص‌ 14.
    6. کالینز، جان‌ ام‌.، استراتژی‌ بزرگ‌؛ اصول‌ و رویه‌ها، ترجمه‌ کورش‌ بایندر، تهران‌، دفتر مطالعات‌سیاسی‌ و بین‌المللی‌،
      1373، ص‌ 21.
    7. Grand Strategy. اگرچه‌ استراتژی‌ بزرگ‌ با استراتژی‌ ملی‌ مترادف‌ نیست‌، اما مشابهت‌هایی‌ دارد و درهر حال‌
      فعلاً بزرگ‌ یا ملی‌ بودن‌ یک‌ استراتژی‌ موضوع‌ بحث‌ ما نیست‌. آنچه‌ در حال‌ حاضر در کانون‌مباحث‌ ما قرار دارد
      پرداختن‌ به‌ جایگاه‌ مفهوم‌ امنیت‌ در تعاریف‌ ارائه‌ شده‌ از استراتژی‌ (در هر سطحی‌ که‌به‌ این‌ واژه‌ پرداخته‌ شود)
      است‌.
    8. کالینز،جان‌ام‌.، پیشین‌، ص‌ 46.
    9. David Mutimer: Beyond Strategy; Critical Thinking & The New Security. In: Craig A.
      Snyder:,Contemporary Security & Srtategy.2ed Ed. Deakin University. 1999. pp 79 - 81.
    10. شاید بتوان‌ دلیل‌ دیگری‌ را نیز برای‌ این‌ نحو نگرش‌ به‌ مساله‌ استراتژی‌ ملی‌ واکاوی‌ کرد. با تاکید برمعنای‌ یاد
      شده‌ از مفهوم‌ استراتژی‌ ملی‌ و ضمن‌ منقبض‌ شدن‌ فضای‌ کنش‌ در جامعه‌، شاهد افزایش‌ بودجه‌واحدهای‌ نظامی‌ ـ
      انتظامی‌ و دیگر سازمان‌های‌ مشابه‌ خواهیم‌ بود، و در هر حال‌ اینگونه‌ تعریف‌ ازاستراتژی‌، بخش‌ قابل‌ توجهی‌ از فضای‌
      مدیریت‌ جامعه‌ را در اختیار نظامیان‌ و واحدهای‌ نظامی‌ قرارمی‌دهد.
    11. جدای‌ از اینکه‌ منحصر کردن‌ اهداف‌ یک‌ واحد تحلیل‌ به‌ اهداف‌ امنیتی‌ مستلزم‌ برخی‌ ایرادهای‌ فلسفی‌است‌،
      بسیاری‌ از تعاریف‌ موجود نیز اهداف‌ یک‌ واحد تحلیل‌ را بیش‌ از حفظ‌ امنیت‌ و بقای‌ آن‌ می‌دانند.در ادامه‌ به‌ این‌
      موضوع‌ بیشتر خواهیم‌ پرداخت‌.
    12. ثقفی‌ عامری‌، ناصر: استراتژی‌ در فرایند تحول‌، در مجموعه‌ مقالات‌ اولین‌ سمینار بررسی‌ تحول‌مفاهیم‌،به‌ اهتمام‌
      سیدعلی‌ قادری‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌المللی‌، 1370، ص‌216.
    13. زاهدی‌، شمس‌السادات‌ و دیگران‌، فرهنگ‌ جامع‌ مدیریت‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، دانشگاه‌ علامه‌طباطبایی‌، 1376، ص‌
      364.
    14. آراسته‌ خو، محمد، نقد و نگرش‌ بر فرهنگ‌ اصطلاحات‌ علمی‌ ـ اجتماعی‌، تهران‌، نشر گستره‌،1369، صص‌ 7 -
      86.
    15. فرنچ‌، درک‌، سارود، هیثر، فرهنگ‌ مدیریت‌، ترجمه‌ محمد صائبی‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، مرکز آموزش‌مدیریت‌ دولتی‌،
      1371، ص‌ 602.
    16. 18. Richard P. Pumelt, & Others,Fundamental Issues In Strategy, Harwad Business. 1995.
      17.
    17. لاریجانی‌، محمدجواد، مقولاتی‌ در استراتژی‌ ملی‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، مرکز ترجمه‌ و نشر کتاب‌،1369، ص‌ 51.
    18. همان‌.
    19. آشوری‌، داریوش‌، دانشنامه‌ سیاسی‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، مروارید، ص‌ 26.
    20. آقابخشی‌، علی‌، فرهنگ‌ علوم‌ سیاسی‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، مرکز مطالعات‌ و مدارک‌ علمی‌ ایران‌،1375، ص‌ 278.
    21. دیوید، فردآر، مدیریت‌ استراتژیک‌، ترجمه‌ علی‌ پارساییان‌ و سیدمحمد اعرابی‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌،دفتر پژوهشهای‌
      فرهنگی‌، 1379، ص‌ 24.
    22. برخی‌ بر این‌ نکته‌ تاکید دارند که‌ این‌ اهداف‌ باید کلی‌ یا حیاتی‌ باشند. نگارنده‌ این‌ تاکید را مشخصه‌یک‌
      استراتژی‌ به‌ معنای‌ عام‌ کلمه‌ نمی‌داند. برخی‌ استراتژی‌ها دارای‌ اهدافی‌ کلی‌ هستند و برخی‌ نیز متولی‌اهداف‌ خرد،
      لزومی‌ ندارد که‌ هر استراتژی‌ دارای‌ اهدافی‌ کلی‌ یا عام‌ و فراگیر باشد. تفکیک‌ میان‌استراتژیهای‌ عالی‌ (High
      Strategy) میانی‌ (Mid Strategy) و سافل‌ (Low Strategy) نیز ناشی‌ از همین‌ویژگی‌ است‌.
    23. ثقفی‌ عامری‌، ناصر، پیشین‌، ص‌ 230.
    24. درست‌ در همین‌ جاست‌ که‌ می‌توانیم‌ در بررسی‌ استراتژی‌ حاکم‌ بر شرکتهای‌ دولتی‌ در کشور به‌نکته‌ای‌ کلیدی‌
      اشاره‌ کنیم‌. واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ از مدل‌ موجود در طراحی‌ و توسعه‌ شرکتهای‌ دولتی‌ درسطح‌ کشور نمی‌توان‌ انتظار
      اهداف‌ مشخصی‌ داشت‌. فقدان‌ یا مبهم‌ بودن‌ اهداف‌ در طراحی‌ شرکتهای‌ دولتی‌باعث‌ می‌شود تا نتوان‌ به‌ استراتژی‌
      کلی‌ آنها در بازار دست‌ یافت‌. فقدان‌ اهداف‌ مشخص‌ (کسب‌ سود یاارائه‌ خدمات‌ عمومی‌) در نهایت‌ باعث‌ خواهد شد
      تا این‌ بنگاه‌ها بیش‌ از اینکه‌ در خدمت‌ دولت‌ جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌ (ارائه‌ خدمات‌ عمومی‌) و یا حتی‌ کسب‌ سود در
      بازار باشند، به‌ ظرفهایی‌ تبدیل‌ شوند که‌ ازطریق‌ بهره‌مندی‌ از منابع‌ رانت‌ (بویژه‌ از آن‌ رو که‌ بقای‌ آنها در بازار
      تضمین‌ شده‌ است‌) به‌ تخریب‌ بخش‌خصوصی‌ کشور و ارتزاق‌ از منابع‌ عمومی‌ اقدام‌ کنند.
    25. آقابخشی‌، علی‌، پیشین‌، ص‌ 253.
    26. ارگانسکی‌،ای‌اف‌.،سیاست‌ جهانی‌،ترجمه‌ حسین‌فرهودی‌،تهران‌،بنگاه‌ترجمه‌ونشرکتاب‌،1355،ص‌69.
    27. همان‌، ص‌ 71.
    28. باربر، جیمز، اسمیت‌، مایکل‌، سیاستگزاری‌ خارجی‌ در دنیای‌ وابستگی‌ متقابل‌ کشورها، ترجمه‌سیدحسین‌ سیف‌
      زاده‌، چاپ‌ دوم‌، تهران‌، قومس‌، 1374، صص‌ 9 - 238.
    29. اینکه‌ «موقعیت‌ ایران‌ در جهان‌ اسلام‌» به‌ عنوان‌ یک‌ هدف‌ ملی‌ قابل‌ طرح‌ و بررسی‌ باشد، محل‌ تامل‌دارد. بویژه‌
      اینکه‌ سابقه‌ تاریخی‌ موضوع‌ و تحولاتی‌ که‌ اصل‌ ایده‌ «ام‌القری‌» طی‌ کرده‌ است‌، سابقه‌ روشنی‌در تشریح‌ اهداف‌ ملی‌
      کشور بر جای‌ نگذاشته‌ است‌. به‌ نظر می‌رسد که‌ بتوان‌ این‌ هدف‌ را به‌ هدف‌ دوم‌؛یعنی‌ هدف‌ امنیت‌ ایران‌، تقلیل‌ داد
      (برای‌ مطالعه‌ بیشتر در این‌ زمینه‌ رجوع‌ کنید به‌ اثر پیش‌ گفته‌ ازمحمدجواد لاریجانی‌، بویژه‌ صفحات‌ 45 به‌ بعد.
      تقلیل‌ هدف‌ «موقعیت‌ ایران‌ در جهان‌ اسلام‌» به‌ یک‌ هدف‌امنیتی‌ از لابلای‌ سطور مرجع‌ یاد شده‌ هویداست‌.) در هر
      حال‌ جمع‌ کردن‌ اهداف‌ تعریف‌ نشدة‌ «فراملی‌»تحت‌ عنوان‌ «اهداف‌ ملی‌» کشور تنها نتیجه‌ای‌ که‌ عاید کشور ساخته‌
      است‌ افزایش‌ محدودیتها و کاهش‌مقدورات‌ ملی‌ در عرصه‌ مدیریت‌ استراتژیک‌ کشور بوده‌ که‌ در نهایت‌ باعث‌
      چرخشهایی‌ در صحنه‌ رفتارسیاسی‌، بویژه‌ سیاست‌ خارجی‌ کشور شده‌ است‌.
    30. لاریجانی‌، محمدجواد، پیشین‌، ص‌ 39.
    31. به‌ عنوان‌ نمونه‌ رک‌، استراتژی‌ دفاعی‌ ایالات‌ متحده‌ (گزارش‌ پژوهشی‌)، ترجمه‌ سیدمحمد کمال‌سروریان‌، تهران‌،
      پژوهشکده‌ مطالعات‌ راهبردی‌، 1380، ص‌ 16، همچنین‌:

    The White House: A National Security Stategy For a New Century. 1997.  http: //
    Clinton2.nara.gov/ wh/eop/nsc/strategy.

    1. طبیعی‌ است‌ که‌ مقصود ما از توسعه‌ در اینجا در وسیع‌ترین‌ برداشت‌ از این‌ مفهوم‌ جای‌ می‌گیرد، که‌ تنهاشامل‌
      رشد یا توسعه‌ اقتصادی‌ نبوده‌ و فقط‌ کشورها را هدف‌ قرار نمی‌دهد. هرگونه‌ حرکتی‌ که‌ به‌ نحوی‌ به‌افزایش‌
      اندوخته‌های‌ مادی‌ و غیرمادی‌ یک‌ نظام‌ سیاسی‌ و مردمانش‌ بیانجامد در این‌ تلقی‌ از مفهوم‌ توسعه‌جای‌می‌گیرد. در
      این‌ وضعیت‌ می‌توان‌ واژه‌هایی‌ مانند ترقی‌،آبادانی‌وتکامل‌ را معادل‌معنای‌ توسعه‌ بکاربرد.
    2. رجوع‌ کنید به‌؛ حجاریان‌، سعید، تحول‌ مفهوم‌ امنیت‌ ملی‌ در جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌. در؛ مجموعه‌مقالات‌ ارائه‌
      شده‌ در همایش‌ توسعه‌ و امنیت‌ عمومی‌، جلد اول‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، معاونت‌ امنیتی‌ وانتظامی‌ وزارت‌ کشور، 1376،
      صص‌ 302 - 281، و محمدرضا تاجیک‌، گفتمان‌ امنیت‌ ملی‌ جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌، در؛ امیرحسین‌ علینقی‌: نگاهی‌
      به‌ مسایل‌ امنیتی‌ ایران‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌، پژوهشکده‌مطالعات‌ راهبردی‌، 1380، صص‌ 85 - 41، همچنین‌؛
      سیدحسین‌ ولی‌پور زرومی‌: گفتمانهای‌ امنیت‌ ملی‌در جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ تا اتمام‌ دوره‌ ریاست‌
      جمهوری‌ آقای‌ رفسنجانی‌، فصلنامه‌مطالعات‌ راهبردی‌، پیش‌ شماره‌ دوم‌، تابستان‌ 1377، صص‌ 70 - 67.
    3. به‌ رغم‌ ایرادهایی‌ که‌ نسبت‌ به‌ این‌ گفتمان‌ گرفته‌ شده‌ و در متن‌ نیز به‌ برخی‌ از آنها اشاره‌، بخشی‌ ازنیروها و

    نخبگان‌ سیاسی‌ کشور از آن‌ حمایت‌ کرده‌ و آن‌ را به‌ عنوان‌ گزاره‌ و هدف‌ پایه‌ در استراتژی‌ ملی‌کشور مبنای‌ عمل‌
    قرار داده‌اند. به‌ نظر می‌رسد که‌ گرایش‌ به‌ این‌ گفتمان‌، کشور را از بسیاری‌ فرصتها برای‌رشد یا حفظ‌ خود محروم‌
    ساخته‌ باشد. همین‌ ویژگی‌ها باعث‌ شد تا این‌ رویکرد به‌ علت‌ شرایط‌ ناشی‌ ازجنگ‌ تحمیلی‌ (1367 - 1359) صحنه‌
    را به‌ نفع‌ رویکرد حفظ‌ محور ترک‌ نماید.

    1. اگرچه‌ می‌توان‌ دوره‌ جنگ‌ تحمیلی‌ را دوره‌ای‌ دانست‌ که‌ در فضای‌ استراتژیک‌ حفظ‌ محور تنفس‌کرده‌ایم‌، با این‌
      وصف‌ و برخلاف‌ آنچه‌ برخی‌ صاحبنظران‌ گفته‌اند، در این‌ که‌ بتوان‌ دوره‌ پس‌ از جنگ‌تحمیلی‌ (سالهای‌ پس‌ از
      1368) را دوران‌ غلبه‌ «رشد محوری‌» بر استراتژی‌ ملی‌ ایران‌ قلمداد کرد،تردیدهایی‌ جدی‌ وجود دارد.
    2. کندی‌، پل‌: پیدایش‌ و فروپاشی‌ قدرتهای‌ بزرگ‌، ترجمه‌ عبدالرضا غفرانی‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌،اطلاعات‌، 1370، ص‌
      22.
    3. تافلر، الوین‌، جابجایی‌ در قدرت‌؛ دانایی‌ و ثروت‌ و خشونت‌ در آستانه‌ قرن‌ بیست‌ویکم‌،ترجمه‌شهیندخت‌
      خوارزمی‌، چاپ‌ سوم‌، تهران‌، مترجم‌، 1370، ص‌ 708.
    4. همان‌، ص‌ 718.
    5. همان‌.
    6. همان‌، صص‌ 10 - 709.
    7. ماندل‌، رابرت‌، چهره‌ متغیر امنیت‌ ملی‌، ترجمه‌ پژوهشکده‌ مطالعات‌ راهبردی‌، چاپ‌ اول‌، تهران‌،پژوهشکده‌
      مطالعات‌ راهبردی‌، 1377، ص‌ 45.

    44. نیاز به‌ توضیح‌ ندارد که‌ غلظت‌ رویکرد مخالفت‌ با امنیتی‌ دیدن‌ استراتژی‌ ملی‌ در این‌ نوشتار ناشی‌ ازغلبه‌ فکری‌
    و تا اندازه‌ای‌ عملی‌ دیدگاهی‌ است‌ که‌ استراتژی‌ ملی‌ را محدود به‌ اهداف‌ امنیتی‌ می‌کند. شایداگر در دوره‌ای‌ بسر
    می‌بردیم‌ که‌ فضای‌ استراتژی‌ کشور برای‌ مدتها در تسلط‌ رویکردهای‌ رشد محور بود،کانون‌ انتقادات‌ این‌ سیاهه‌ از
    مخالفت‌ با «امنیتی‌ دیدن‌ استراتژی‌ ملی‌» به‌ مخالفت‌ با «توسعه‌ای‌ کردن‌استراتژی‌ ملی‌» معطوف‌ می‌شد.