در متون راجع به توسعه در جهان سوم، توافقی اجماع گونه مبنی بر نقش عمدهای که دولت میتواند در پیشبرد توسعه اقتصادی ایفا کند، وجود دارد.حتی برخی از پژوهشگران توسعه چنین استدلال کردهاند که مداخله دولت در کشورهای درحال توسعه برای توسعه اقتصادی این کشورها امری ضروری است.با وجود خوشبینیهای اولیه در مورد اینکه دولت میتواند عامل توسعه اقتصادی در این کشورها باشد، دولت عمدتا در امر توسعه ناموفق عمل کرده است.بهعبارت دیگر، دولت در این کشورها نتوانست آنطور که انتظار میرفت عاملی برای توسعه اقتصادی باشد و بلکه برعکس در بسیاری از این کشورها در حکم مانع اصلی توسعه عمل کرد.