سؤال اصلی مقاله عبارتست از اینکه چرا با وجود انتقادات گستردهای که از منظر علم اقتصاد به سیاستهای برابریگرایانه عدالت اقتصادی وجود دارد، بسیاری از دولتها همچنان پیگیر برنامههای عدالتخواهانه ـ ولو با رویکرد برابریگرایانه ـ هستند. فرضیه مقاله این است که دغدغه امنیت ملی از مهمترین محرکهای سیاست عدالت اقتصادی دولتهاست. دولتها به عدالت اقتصادی بها میدهند، چرا که احساس تبعیض و محرومیت نسبی در میان اقشاری از شهروندان را مخل امنیت ملی میدانند. به هر میزان چنین احساسی قوی و گسترده باشد، پتانسیلهای چالش علیه نظام سیاسی و یکپارچگی ملی نیز افزایش خواهد یافت. احساس تبعیض محدود به طیف محروم نیست، طیفهای مرفه نیز ممکن است تحت شرایطی احساس تبعیض کرده و به تبع آن امنیت ملی را به چالش بکشند.