امنیتیساختن، نظریهای است که از سوی مکتب کپنهاگ به منظور تحلیل مسائل امنیتی ارائه شده است. این نظریه بر اساس مفهوم اقدام گفتاری شکل گرفته و معتقد است که امنیت مفهومی مبتنی بر زبان میباشد و صرفاً پس از اظهارشدن به وجود میآید. نظریه امنیتیساختن با طرح مفاهیمی همچون بازیگر امنیتیساز، زمینه و مخاطب، مسائل مختلف مرتبط با این نظریه را در این چارچوب مورد بررس قرار میدهد. این نظریه بیشتر بر پایه معرفتشناسی سازهانگاری و رئالیستی قرار گرفته است. در این مقاله، به بررسی و نقد این نظریه میپردازیم. تحلیل و بررسی این نظریه از خلال پاسخ به پرسشهایی همچون چیستی امنیت، کیستی بازیگر امنیتیساز، چیستی شرایط موفقیت در امنیتیکردن و زمان مناسب برای امنیتیکردن پدیدهها، انجام میپذیرد. در مقام نقد نیز مقاله حاضر شش نقد رایج و مطرح بر این نظریه را در ذیل شش عنوان «اضطرار و استثنائات»، «اقدام گفتاری استراتژیک»، «نوع اقدام»، «نوع تهدید»، «موفقیت» و «امنیت؛ مفهوم خودمصداقی یا نماد»، طرح میکند.بر این اساس، به نظر میرسد که نظریه امنیتیساختن بیش از آنکه نظریهای تحلیلی یا ارزیابیکننده باشد، نظریهای مدیریتی است. به بیان دیگر با استفاده از این نظریه میتوان نحوه مدیریت بر امنیت را بیشتر مد نظر قرار داد.