اهمیت جهانی نفت و گاز به عنوان منابع مهم انرژی، موجب شده که همواره شاهد بحرانها، جنگها، اختلافها و اتحادهای منطقهای و جهانی با محوریت این محصول باشیم. در ایران نیز به دلیل اتکای اقتصاد کلان به صنعت نفت و مواجهه با چالشهای اقتصادی، سیاسی و حقوقی ـ امنیتی و الزامات و همچنین محدودیتهای مترتب بر آنها، گریزی از یافتن بهترین سازوکار برای بهرهبرداری از این منبع راهبردی نیست. پس از انقلاب، تأکید بر ملیبودن این صنعت، وضع قوانین اساسی و عادی، وجود محدودیتهای سرمایهای و نداشتن فنآوری به روز در عرصه صنعت نفت، سازوکار حقوقی «قراردادهای بیع متقابل» را با ویژگیهای مثبت و منفی، فراروی این منبع گرانبهای ملی نهاد. بیان ماهیت قراردادهای بیع متقابل و ذکر حقوق و تعهدات طرفهای قرارداد، میتواند تا حدودی نقاط ضعف و قوت این قراردادها را از حیث تأمین منافع ملی نشان دهد. در واقع توسل به شیوههای نوین حقوقی، ممکن است از لحاظ صیانت منابع ملی، حفظ محیط زیست و تأمین منافع ملی، قانعکننده نباشد؛ اما آیندهنگری و هوشیاری طرفهای ایرانی، میتواند کاستیهای این قراردادها را به حداقل برساند.