تعیین اهداف و هدفگذاری از مهمترین مراحل و ابعاد برنامهریزی استراتژیک و ملی است. مقالة حاضر به تناسب این اهمیت و با بهرهگیری از رهیافت مفهومی به تحلیل روشمند و سیستماتیک اهداف ملی پرداخته است. برای این منظور ابتدا اجزای برنامهریزی در سطوح مختلف فروملی، ملی و فراملی، به مثابه یک کل یا سیستم در نظر گرفته شدهاند. نویسنده در ادامه ضمن اذعان به وجود الگوهای مختلف در چینش و تعیین تقدم و تأخر این اجزا؛ هویت و جایگاه اهداف ملی را در نسبت با دیگر اجزا همچون آرمانها، ارزشها، منافع، استراتژیها و مانند آن، تعیین کرده است. پس از آن نیز تقسیمات اهداف ملی با توجه به معیارهایی چون زمانبندی، طبقهبندی حوزهها و منابع ارایه شده است. نویسنده بر آن است که اهداف ملی میبایست به گونهای کلی، زمانمند، کمیتپذیر، شفاف، محاسبهپذیر، منطقی و مطابق با آمال و منافع ملت تنظیم و اعلام شوند تا همچون پلی ارتباطی، پیوند دهنده تقاضاها و اهداف خرد با آرمانها و اهداف غایی باشند.بخش پایانی مقاله به تبیین نسبت چشمانداز بیست سالة جمهوری اسلامی با اهداف ملی اختصاص دارد و جایگاه آن را در میان سیاستهای کلی نظام و برنامههای پنجساله توسعه مشخص میکند. نویسنده در پایان به ارایه راهکارهایی در جهت انطباق بیشتر سند چشمانداز بیست ساله با ویژگیهای اهداف ملی میپردازد.