نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
چکیده
ادعای «ویرجیناولف» در اوایل قرن بیستم نوعی آیندهنگری علمی به حساب میآمد که ازسوی اندیشهگران بسیاری جدّی گرفته نشد. با این حال سیر تحول جوامع بشری حکایت ازصحت تحلیل وی داشت. طرح نگرش انتقادی و تاسیس مکتب فرانکفورت در سومین دهه ازقرن بیستم، نشان داد که «ولف» در تفسیر تحولات بسیار توفیق داشته است. تغییر بنیادینی که«ولف» از آن سخن میگفت البته تنها به عرصههای مورد نظر وی محدود نماند و تمام زندگیانسان قرن بیستمی و از آن جمله حوزه مطالعات امنیت ملی را دربرگرفت. به عبارت دیگر در پرتوظهور مکتب انتقادی، حیات علمی تحولی چشمگیر را تجربه کرد. «ولف» به «تفسیر» و«آیندهنگری» بیشتر از «علل» و «ریشهها» توجه و اهتمام داشت و به همین دلیل در خصوص«چرایی» این تحول بنیادین در روابط انسانها کمتر سخن گفته است.
موضوعات